ادیان کشور ژاپن
شینتو، به معنای «راه خدایان»، یکی از قدیمیترین آیینهای مذهبی ژاپن است که پیش از قرن ششم میلادی شکل گرفت. در این دین، نیروهای طبیعی مانند درختان، کوهها، رودخانهها و حتی انسانها، به عنوان “کامی” یا ارواح مقدس شناخته میشوند. هر چیزی که ظاهر خاص یا نیرویی ویژه داشته باشد، میتواند یک کامی باشد. یکی از افسانههای مهم شینتو که در قرن ششم و هفتم توسط قبیله یاماتو (پیشزمینه خاندان امپراتوری ژاپن) روایت شد، میگوید امپراتور ژاپن از نوادگان الهه خورشید، آماتراسو، است. همین اعتقاد به امپراتور مشروعیت مذهبی میداد. در شینتو، برخی انسانها مانند جنگجویان یا شاعران برجسته نیز به خاطر تواناییهای خاصشان، کامی شمرده میشدند. چون شینتو کتاب مقدس یا بنیانگذار مشخصی نداشت، آموزههایش از طریق آیینها و مراسم سنتی منتقل میشد. این آیینها با هدف حفظ هماهنگی بین انسان، طبیعت و کامی برگزار میشدند. با شروع کشاورزی در ژاپن (حدود قرن سوم قبل از میلاد)، آیینهای شینتو با چرخههای کاشت و برداشت محصول پیوند خوردند. جشنها و مراسم مذهبی معمولاً در زمانهای مهم مانند آغاز کشت یا برداشت برگزار میشدند.
مراسمهای شینتو معمولاً شامل چهار بخش بودند:
- تطهیر (پاکسازی جسم و روح)
- نذر یا تقدیم هدایا به کامی
- خواندن دعاها و نیایشها
- برگزاری یک وعده غذایی جمعی، که نشانه بازگشت هماهنگی به زندگی بود.
اگرچه در ابتدا شینتو مکان مقدسی نداشت، از قرن ششم به بعد، ژاپنیها شروع به ساخت زیارتگاههایی کردند تا نمادهای کامی را در آن نگهداری کرده و آیینهای مذهبی را در آنها برگزار کنند. نکته جالب توجه اینکه اگرچه در دورهای از تاریخ (۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵) دولت ژاپن از شینتو برای اهداف سیاسی و نظامی استفاده کرد، اما در بیشتر تاریخ خود، شینتو دینی مرتبط با طبیعت، کشاورزی و جوامع محلی باقی ماند. امروزه معابد و زیارتگاههای ژاپن، که اغلب ترکیبی از تأثیرات شینتو و بودیسم هستند، به جاذبههایی فرهنگی و توریستی تبدیل شدهاند و مرود استقبال گردشگران تور ژاپن قرار گرفته است. این مکانها نهتنها اهمیت مذهبی دارند، بلکه به بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ژاپن تبدیل شدهاند و مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی قرار دارند.
ادیان کشور ژاپن:بودیسم
برای اولین بار در قرن ششم وارد ژاپن شد و در سال ۵۳۸ یا ۵۵۲ از پادشاهی باکجه در کره معرفی شد . پادشاه باکجه تصویری از بودا و تعدادی سوترا برای امپراتور ژاپن فرستاد. پس از غلبه بر مخالفتهای مختصر و در عین حال خشونتآمیز نیروهای محافظهکار، در سال ۵۸۷ توسط دربار ژاپن پذیرفته شد .
همچنین دوره ای از مهاجرت شدید از کره بود، اسب سواران از شمال شرق آسیا، و همچنین نفوذ فرهنگی از چین، که تحت سلسله سوئی متحد شده بود و تبدیل به قدرت مهم در سرزمین اصلی شد. بودیسم برای تأیید قدرت دولت و شکل دادن به موقعیت آن در فرهنگ گسترده تر آسیای شرقی عمل کرد.
اشراف ژاپنی مشغول ساخت معابد بودایی در پایتخت در نارا و سپس در پایتخت بعدی در هیان ( کیوتو فعلی ) شدند. شش فرقه بودایی که ابتدا در نارا تأسیس شدند، امروزه با هم به عنوان « بودیسم نارا » شناخته می شوند و نسبتاً کوچک هستند.
هنگامی که پایتخت به هیان نقل مکان کرد، اشکال بیشتری از بودیسم از چین وارد شد، از جمله بودیسم شینگون که هنوز هم محبوب است ، شکل باطنی بودیسم شبیه به بودیسم وجریانا تبت، و تندای ، یک شکل محافظه کار رهبانی که بیشتر با نام چینی خود، تیانتای شناخته می شود .هنگامی که حکومت شوگون در قرن دوازدهم قدرت گرفت و پایتخت اداری به کاماکورا منتقل شد ، اشکال بیشتری از بودیسم وارد شد.
محبوب ترین آنها ذن بود که به محبوب ترین نوع بودیسم در آن زمان تبدیل شد. دو مدرسه ذن تأسیس شد، رینزای و سوتو . سومی، اوباکو ، در سال ۱۶۶۱ تشکیل شد.با احیای میجی در سال ۱۸۶۸ و همراهی آن با تمرکز قدرت امپراتوری و مدرنسازی دولت، شینتو به عنوان دین دولتی تبدیل شد. دستور حذف نفوذ متقابل شینتو و بودیسم نیز تصویب شد و به دنبال آن جنبشی برای ریشه کن کردن کامل بودیسم از ژاپن انجام شد.
امروزه محبوب ترین مکتب در ژاپن، بودیسم سرزمین خالص است که در دوره کاماکورا وارد شد . بر نقش آمیتابا بودا تاکید می کند و قول می دهد که خواندن عبارت ” نامو آمیدا بوتسو ” در هنگام مرگ منجر به حذف شدن توسط آمیتابا به “بهشت غربی” یا ” سرزمین پاک ” و سپس به نیروانا می شود . سرزمین خالص طبقات بازرگان و کشاورز را به خود جذب کرد.
پس از مرگ هونن، رئیس مبلغ سرزمین خالص در ژاپن، مدرسه به دو شاخه تقسیم شد: جودو-شو که بر تکرار چندباره این عبارت تمرکز دارد و جودو شینشو آزادتر.که مدعی است فقط یک بار گفتن عبارت با دل پاک لازم است. امروزه، بسیاری از ژاپنی ها به نیشی هنگانجی ها ، یک فرقه محافظه کار جودو شینشو، پایبند هستند .
یکی دیگر از اشکال رایج بودیسم، بودیسم نیچیرن است که توسط راهب قرن سیزدهم، نیچیرن ، که بر اهمیت لوتوس سوترا تأکید کرد، تأسیس شد . نمایندگان اصلی بودیسم نیچیرن شامل فرقه هایی مانند نیچیرن شو و نیچیرن شوشو و سازمان های غیر روحانی مانند ریشو کوسی کای و سوکا گاکای هستند – فرقه ای که جناح سیاسی آن کومیتو ، سومین حزب سیاسی بزرگ ژاپن را تشکیل می دهد.
کنفوسیوسیسم
آیین کنفوسیوس نیز مانند بودیسم از کره و چین وارد ژاپن شد. این سنت توسط کنفوسیوس (۵۵۱-۴۷۹ ق.م) در چین پایه گذاری شد، که آموزه های او توسط شاگردانش در آنالکت ها یا گفته های کنفوسیوس به آیندگان منتقل شد . کنفوسیوس که در زمان ناآرامی های سیاسی زندگی می کرد، سعی کرد با تشویق مردم به پرورش فضیلت، جهان خود را به صلح و ثبات برگرداند.
او به ویژه بر ارزشهای فرزند سالاری یا احترام به والدین و بزرگترها، نجابت یا رفتار مناسب، وظیفه، وفاداری، یادگیری و خیرخواهی تأکید داشت. گفته های او حاکی از آن است که او خانواده های با ثبات را اساس حکومت های با ثبات می دانست. اگرچه او علاقه چندانی به خدایان متعددی که معاصرانش به رسمیت می شناختند نداشت، دید اجتماعی خود را توسط نیروی مقدسی که او T’ien نامیده بود مشروعیت می دید.
آیین کنفوسیوس از ششم پس از میلاد برای ژاپنی ها شناخته شد. با این حال، تا دوره ادو یا توکوگاوا (۱۶۰۰-۱۸۶۸) بود که به ایدئولوژی پیشرو دولت و آموزش فراگیر در جامعه ژاپن تبدیل شد. در آن زمان، ژاپنی ها از دوره دیگری از هرج و مرج سیاسی بیرون آمده بودند، و خانواده جنگجوی جدیدی که قدرت را به دست گرفتند، توکوگاوا، ارزش آموزه های کنفوسیوس را همراه با بودیسم و شینتو در تلاش برای برقراری صلحی پایدار دیدند.
دولت توکوگاوا در نهایت یک مدرسه کنفوسیوس به نام شوهیکو یا «مدرسه صلح پر رونق» راهاندازی کرد و سران حوزههای فئودالی که توکوگاوا تحت کنترل توکوگاوا بودند مدارس مشابهی را تاسیس کردند.
چندین معلم یک کد اخلاقی ویژه برای کلاس جنگجو ارائه کردند که به نام بوشیدو شناخته می شود، روش جنگجو، که تاکید ذن بر نظم و صرفه جویی، عشق شینتو به کشور و ارزش های کنفوسیوس فرزندسالاری، وفاداری، فداکاری به وظیفه و یادگیری را گرد هم آورد.
چنین ارزشها و نگرشهایی در سراسر جامعه ژاپن توسط معلمان محبوبی مانند بایگان ایشیدا (۱۶۸۵-۱۷۴۴)، که ترکیبی از کنفوسیوس، بودیسم و شینتو را آموزش میدادند، گسترش یافت. همانطور که بسیاری از محققان ژاپن مدرن اشاره کرده اند، گسترش چنین ارزش هایی به ژاپنی ها کمک کرد تا به سرعت در قرن نوزدهم و بیستم مدرن شوند.
مسیحیت و ادیان جدید
برای ورود به ژاپن و آشنایی با فرهنگ و آیین آنها به پاسپورت و ویزای ژاپن نیاز دارید.دو مولفه قابل توجه دیگر از سنت دینی ژاپن، مسیحیت و ادیان جدید است. مسیحیت برای اولین بار در قرن شانزدهم وارد ژاپن شد، زمانی که کاتولیک در سال ۱۵۴۹ معرفی شد. در آن زمان پیروان کمی پیدا کرد و خانواده توکوگاوا مسیحیت را در قرن هفدهم سرکوب کردند.
پس از فروپاشی کنترل توکوگاوا و باز شدن ژاپن به روی جهان در دوره میجی (۱۸۶۸-۱۹۱۴)، مسیحیت دوباره توسط مبلغان پروتستان معرفی شد. مبلغان و معلمان مسیحی مدارس و بیمارستان ها را ساختند و مجرای مهمی برای شناخت غرب بودند.آنها همچنین به نیازهای زنان و کارگران توجه ویژه ای داشتند.
با این حال، در این دوره نیز، پیروان مسیحی هرگز بیش از یک درصد از جمعیت ژاپن را تشکیل نمی دادند.به اصطلاح ادیان جدید ژاپن هزاران نفر در قرن نوزدهم و بیستم پدید آمدند. بیشتر این مذاهب فقط چند صد یا هزار پیرو دارند، اما برخی مانند سوکا گاکای (“انجمن خلق ارزش”)، یک گروه مبتنی بر بودایی، ادعای چندین میلیون نفر را دارند. این گروه ها تمایل دارند تعدادی ویژگی مشترک داشته باشند.
آنها معمولا یک رهبر کاریزماتیک دارند که بر سختی ها غلبه کرده است.آنها تمایل دارند مزایای عینی مانند سلامتی، ثروت و حل مشکلات خانوادگی را وعده دهند. اگرچه ممکن است ارتباط اولیه با شینتو یا بودیسم داشته باشند، اما اغلب عناصری از چندین دین را با هم ترکیب می کنند.
آنها تمایل دارند از نهادهای مذهبی قدیمی تر انتقاد کنند و معمولاً پیروان خود را با شدت بیشتری در اعمال مذهبی مشارکت می دهند. برخی ناظران ادیان جدید تخمین زده اند که یک چهارم جمعیت ژاپن ممکن است در ادیان جدید دخالت داشته باشند.
با این حال، از این واقعیت نباید استنباط کرد که امروزه ژاپنی ها خود را «مذهبی» می دانند. برعکس، بیشتر ژاپنیها خود را سکولار میدانند و تنها در زمانهای عروسی، مراسم تشییع جنازه یا تعطیلات مهم مانند روز سال نو با موسسات مذهبی تماس دارند. با این حال، بسیاری از ارزش هایی که ادیان سنتی به آنها مشروعیت بخشیده اند، بخشی از بافت زندگی روزمره شده اند.
داشتن تماس گاه به گاه با موسسات مذهبی در زمان عروسی، تشییع جنازه یا تعطیلات مهم مانند روز سال نو. با این حال، بسیاری از ارزش هایی که ادیان سنتی به آنها مشروعیت بخشیده اند، بخشی از بافت زندگی روزمره شده اند.
داشتن تماس گاه به گاه با موسسات مذهبی در زمان عروسی، تشییع جنازه یا تعطیلات مهم مانند روز سال نو. با این حال، بسیاری از ارزش هایی که ادیان سنتی به آنها مشروعیت بخشیده اند، بخشی از بافت زندگی روزمره شده اند.
سیاست مذهبی در دوره میجی
در جریان مدرنسازی میجی (۱۸۶۸–۱۹۱۲)، وضعیت دین ژاپن تحت تأثیر «شینتو دولتی» قرار گرفت و مسیحیت که از سدهٔ شانزدهم (۱۵۴۹) وارد شده بود، پس از سرکوب توکوگاوا بار دیگر احیا شد؛ با این حال ادیان غربی هرگز بیش از ۱٪ جمعیت را در بر نگرفتند.
- ایجاد «شینتو دولتی»
دولت میجی شینتو را نه بهعنوان یک دین بلکه بهعنوان یک سنت اخلاقی و میهنپرستانه تعریف کرد تا تحت عنوان «مذهب دولتی» به ترویج پرستش امپراتور و وفاداری به کشور بپردازد. ساختار بوروکراتیک جدید، کنترل مالی و آموزشی کاهنان شینتو را برعهده گرفت و معابد بهصورت نهادهایی «غیرمذهبی» و «میهنپرستانه» معرفی شدند (نظریهٔ معبد سکولار).
- سرکوب بودیسم (Haibutsu Kishaku)
در سالهای نخست، جنبش «هیبوتسو کیشاکو» (Extermination of Buddhism) به اوج خود رسید و در طول سالهای ۱۸۷۰–۷۱ تنها در ناحیهٔ تویاما، بیش از ۱۷۳۰ معبد بودایی به ۷ معبد کاهش داده شد. این سیاست شدید با انتقادات عمومی و شورشهای محلی همراه بود و دولت ناچار به تعدیل مواضع خود گردید.
- آزادی محدود مسیحیت
در قانون اساسی ۱۸۸۹ آزادی دین به رسمیت شناخته شد، اما مسیحیت بهدلیل «خارجی» بودن و مخالفت با ناسیونالیسم، همواره تحت نظارت بود و جمعیت مسیحیان هرگز بیش از ۱٪ کل جمعیت نشد. با این حال، کلیساهای کاتولیک و پروتستان به فعالیتهای آموزشی و خیریه پرداختند و برخی رهبران مسیحی، چون نیجیما جُو، در تأسیس دانشگاههای مسیحی نقش داشتند.
- نقش شینتو در آموزش و پرورش
دولت پس از تصاحب وزارت شینتو (۱۸۷۲)، با صدور فرمان تعلیم و تربیت امپراتوری (۱۸۹۰) دورهای از آموزش اخلاقی میهنپرستانه را در مدارس دولتی اجباری کرد و دانشآموزان را به شرکت در مراسم ریاشی معابد شینتو تشویق نمود. این سیاست اتحاد شینتو و حکومت را در عرصهٔ تربیت نسل آینده مستحکم ساخت.
دین ژاپن در دوران پس از جنگ جهانی دوم
اشغال آمریکا و قانون اساسی جدید (۱۹۴۷) موجب جدایی دولت از شینتو و تضمین آزادی آیینی شد؛ در این دوران «ادیان نوظهور» (شینکُ شُکیو) بر پایهٔ آموزههای بومی و غربی شکل گرفتند و برخی مانند سوکا گکّای به میلیونها نفر رسیدند.
- ابلاغ دستورالعمل منحلسازی شینتو دولتی
در دسامبر ۱۹۴۵، بخش عمومی نیروهای متفقین (GHQ) با «دستورالعمل شینتو» رسماً مفاهیم ایدئولوژیک شینتو دولتی را ممنوع اعلام و آن را بهعنوان یک دین بهرسمیت شناخت. این اقدام، بازگشت آزادی دین را تضمین کرد و مقدمات جدایی نهادهای مذهبی از دولت را فراهم ساخت.
- تضمین آزادی دین در قانون اساسی ۱۹۴۷
مادهٔ ۲۰ قانون اساسی جدید میگوید: «آزادی دین برای همه تضمین میگردد و هیچ نهاد مذهبی اجازهٔ بهرهمندی از امتیازات دولتی یا دخالت در امور سیاسی نخواهد داشت». این ماده مبنای قانونی جدایی کامل دولت از دین و تضمین حقوق مذهبی شهروندان شد.
- ولادت «ادیان نوظهور»
در فضای باز پساجنگ، جنبشهای دینی تازهای شکل گرفت که به «ادیان نوظهور» موسوم شدند. این ادیان را میتوان در پنج دسته طبقهبندی کرد: شاخههای بودایینشین، مونوتهایستی، هنوتهایستی، آرمانشهری-مسیحایی و اخلاقمحور. تعداد زیادی از این گروهها بر پایهٔ آموزههای بودا و شینتو بنیان نهاده شدند و برخی همچون تنریکیو، حتی در پیش از جنگ وجود داشتند و پس از جنگ بازسازی گردیدند.
- رشد چشمگیر سوکا گکّای
یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین ادیان نوظهور، سوکا گکّای است که در دههٔ ۱۹۵۰ با تکنیکی به نام «شاکوبوکو» (شکوبوکو) – بحث قاطعانه برای جذب پیرو – به رشد سریع خود ادامه داد. این جنبش ادعا میکند بیش از ۱۲ میلیون عضو دارد، اگرچه آمارهای مستقل جمعیتی آن را بین ۲ تا ۴ میلیون نفر تخمین میزنند.
- ویژگیهای ساختاری و اجتماعی
ادیان نوظهور معمولاً دارای رهبری کاریزماتیک، سازمانی متمرکز و استفاده از رسانههای گروهی برای تبلیغات هستند. آنها خدمات آموزشی، خیریه و رفاهی ارائه میکنند و با ایجاد حس «همبستگی و تعلق»، جایگاه اجتماعی قابلتوجهی در زندگی پیروان خود یافتهاند. برخی، مانند سوکا گکّای، حتی به عرصهٔ سیاست پا گذاشته و حزب کُمِیتو را تأسیس کردند که امروزه شریک ائتلافی حزب لیبرال دموکرات ژاپن است.